سلام

ساخت وبلاگ

آخرین مطالب

امکانات وب

حال شما ؟

روزهای نزدیک به نوروز همیشه از همون بچگیام

یجور خاصیه برام

طوریکه زودتر عصبی میشم

نمیدونم چرا

شاید ذوق زده هستم

شاید بخاطر تغییر ات اب و هوایی

نمیدونم ...

شایدبخاطر

اول فروردینه

تاریخ تولدمه

ی سال بزرگتر میشم

میشم سی سال تمام

چه زود ؟

تو همین مسابقات که بودم

لحظه ای که رفتم سرویس بزنم

همه نگران استرس و...

من اما فکرم ب ی چیز دیگه ای بود

یادم اومد نوجوون بودم

سبزوار مسابقات نوجوانان کشور

رفتم سرویس بزنم

ضربان قلبم رفته بود روی ده هزار

انگار معشوقمو دیده باشم

اخه یک دوستم میگفت وقتایی که معشوقشو از دور میبینه اینجوری میشه

بعد با خودم گفتم یادش به خیر و حرکت سه گام و زدم

اتفاقا مستقیم امتیاز شد

ولی جدیا من الان 94 کیلو وزنمه

اونموقع 67 کیلو

چ زود گذشت

آخه وزن توی موج سرویس تاثیر میذاره ..

بیخیال

یکی از دوستام میگفت

هروقت که بتونه

پروفایل معشوقشو چک میکنه 

گاهی هم بلاکش میکنه

باز دوباره از بلاک در میاره

دیگه نمیتونه بهش ...

میگم من یادمه ده پونزده سال پیش که  بچه بودم

میرفتیم مسابقات کشوری

وسط بازی

صحنه هایی که پیش میومد

مثل سرویس حریف یا اسپک

دقیقا همونجوری بود که الان تو این سن میبینم

با خودم میگم این والیباله که مونده

ولی بازیکناش دیگه اون قدیمیا نیستن

چ زودگذره عمرا

من ی کتاب درباره معنادرمانی خوندم

خیلی مفید بود

راحتتر میشه مرگ رو پذیرفت

.....

یادمه تو یک بازی همون اوایل یک توپ زدند خورد به دماغم تو بازی

زمین پر از خون شد

تنها یادگاریش برام

ترسیه که وقتی میشینم منطقه یک زمین

توپ میزنند طرفم میاد سراغم

اما توی یک تمرین

مربیمون تمرین شیرجه یا همون دایو میداد

ازین سر سالن دایو میزدیم تا اون سر

کلی لباسامون کثیف و خاکی میشد

ی بار دستم عرق کرده بود

شیرجه که زدم

دستام سر خورد

از هم وا شد

کل وزنم افتاد روی چانم

چانم اندازه سه تا بخیه چاک خورد

و ...

ی ار هم کتفم

تاندونش کش اومد

دکتر قدوسی

به کتفم سمت راست سینم

ی آمپول زد

تا بحال هیچآمپولی اونقدر درد نداشته برام

تا یک ماه هم دستم آویزون بود

الان خوبه

و ...

دلم گرفته همش با خودم دارم صحنه هایی که تو این مدت توی بازیهام

دیدم رو مرور میکنم

آخر همشون یاد یک بنده خدایی میفتم

مثل همه خاطراتم

حیف که منو باور نکرد

بهم فحش و تهمت هم زد ...

هی بابا

دلم گرفت میرم حیاط یکم قدم بزنم

دوستون دارم

سلام...
ما را در سایت سلام دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : arezou1988 بازدید : 105 تاريخ : يکشنبه 29 بهمن 1396 ساعت: 17:59